محمد کوچولوممحمد کوچولوم، تا این لحظه: 10 سال و 1 ماه و 25 روز سن داره
وبلاگ محمد جوووووونیوبلاگ محمد جوووووونی، تا این لحظه: 9 سال و 10 ماه و 16 روز سن داره

عشــــــــ ـــقولـــیاها خالــــــــــــــــــــــه

تعطیلات خاله بامحمد

از اون وقتی که خاله تعطیل شده روز های تعطیلی رو با محمد می گذرونه البته روزهای کنار محمد نمی شه گفت یه روز بلکه یه تانیه در کنار محمد یعنی یه دنیا شادی و.................. خاله تواین روز ها از محمدعکس می گیرو می زاره تو وبلاگش حال بریم این عکس محمد وتعطیلی خاله رو باهم تماشا کنیم   ...
31 خرداد 1393

شب های زمستان

چه شب های قشنگی بود مامنت می نشست برات می بافت می دوخت ه ه ه ی با کاموا ها رنگارنگ وووووووووور میرفت برات لباس های رنگارنگ می بافت خخخخخخیلی چیزها برات بافت و دوخت تا یادم نرفت بهت بگم  یه مامان بزرگ هنرمندم داری این پتو رنگارنگ می بینی مامان مریم(مامان بزرگت) واسط بافته این کلاه جغدی یکی ازهنر های مامان ماریت  خلاصه هم مامانت هم مامان بزرگت هنرمند هستندتا دلت بخواد برات لباس بافتند نگران لباس نباش ب نظر من تا اخر عمربپوشی بازم زیاد ...
31 خرداد 1393

بابامرتضی و مامان مارینا

سسسسسسلام............برتو گل خاله محمد جان دودونه ی خاله میدونی بابا مرتضی چقدر دوست داره برای دیدنت تو قنادیش لحظه شماری می کنه هر شب زود تر قنادی رو میبنده که بیاد تو رو ببینه خییییییییییلی دوست داره تازشم با نوازش های خیللللللللللی بامزش تو رو ب قه قه میندازه بسته دیگه کمی از مامان ماری برات بگم از مامان ماری واضع تر بگم عااااااااااااااشقته خیلی خیلی روت حساس حتی نمی زاره بوست کنیم هر چند که خاله یواشکی بوست میکنه اووووووووووووو انقدر حساس که میگه نباید محمد زیر نور خورشید ببریم ممممیگه رنگ پوسش تغییر میکنه یه روزبابا عبدالله(بابا بزرگت) بردتت تو حیاط یه ثانیه نشد که مامانت فهمید یه غوغای ب پا کرد  که اصلان...
27 خرداد 1393

محمد تازه متولد شد

شبی که محمد متولد شد شب حیرت انگیزی بود وقتی در اتاق عمل باز شد ودودونه خاله بیرون امدهمه از شوق  دست وپاشون گم کرده بودن وجود محمد در میان ماشوق وحال خانواد رو عوض کرده بود. ...
25 خرداد 1393

سیسمونی

                                        خاله جون اون روزی که سیسمونیتو اوردیم یک جشن حسابی واسط گرفتیم تمام فامیلات عمه جون  زنعمو مادر جونت ووووووهمه بودن البته محمد یه خاله خانم دیگه داره ه ه ه  ...
25 خرداد 1393

انتظار......

بعد از 7 سال انتظار  وچشم انتظاری خداوند یکی از فر شته هاشو برای ما به زمین فرستاداما اسم اون فرشته کوچولو رو گذاشتیم محمد حالا محمد کوچولو3 ماهاست  و بریم با هم عکس هاشو تماشا کنیم..............
22 خرداد 1393
1